حجاببانها صاحب پیدا کردند | خسروپناه: خودجوش نیستند؛ با محوریت قرارگاه عفاف و حجاب و با هماهنگی وزارت کشور فعالیت میکنند | عدهای در میدان انقلاب و چهارراه ولی عصر امر به معروف میکنند؛ جواب هم گرفتهاند
به گزارش روبرونیوز، اظهارات جدید و مهم حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگو با رسا به شرح زیر است:
* می توان سیر تطور شورای عالی انقلاب فرهنگی را به چهار دوره تقسیمبندی کرد. دوره اول مربوط به بازگشایی دانشگاههاست. دوره دوم مرتبط با ساختارسازی در نهاد علم و فرهنگ است. و، اما دوره سوم متعلق به دوران سندنگاری است. اولین سندی هم که در این دوره تدوین شد، «سند دانشگاه اسلامی» بود. در این سند مباحثی همچون ارتباط حوزه و دانشگاه، ترویج دروس معارفی در مراکز آموزش عالی، حضور حوزیان و معممین در دانشگاهها و... به شکل رسمی و ساختارمند، گنجانده شد. تنظیم اسناد دیگری مثل نقشه جامع علمی کشور، سند هوافضا، سند داروهای گیاهی و طب سنتی و نقشه مهندسی فرهنگی نیز از جمله مواردی است که در دوره سوم شورای عالی انقلاب فرهنگی صورت پذیرفت. بنده، اما معتقدم از سال ۱۴۰۰ به بعد، دوره چهارمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی آغاز شده است و آن مقوله «قرارگاهی شدن» شوراست. ما در قرارگاه تلاش میکنیم تا تمامی اسناد تدوینی، شکل عملیاتی و اجرائی به خود بگیرند.
* بنده برخلاف رسم غلطی که عمدتاً مسئولان در راس کار، گذشتگان خود را به بیکاری یا کم کاری متهم میکنند، اعتقاد دارم که کارهای بسیار بزرگی تا پیش از این در شورا رقم خورده است که باید به این دستاوردها افتخار کرد. جایگاه علمی جمهوری اسلامی اگر به رتبه ۱۵ جهان رسید، معلول نقشه جامع علمی کشور و آییننامه ارتقایی بود که در شورای عالی انقلاب فرهنگی به نگارش درآمد.
* در حال حاضر ما مشغول تدوین برشهای استانی نقشه مهندسی فرهنگی کشور هستیم که اثر علیالارض آن در اقصی نقاط ایران را ملاحظه کنیم. الان شورای فرهنگ عمومی استانها در حال تبدیل شدن به قرارگاههایی است که وظیفه راهبری علمی و فرهنگی را بر عهدهدارند.
* اثر ملموس دیگر شورای عالی در جریان راهپیمایی عظیم اربعین حسینی (ع) هویدا بود. در سالیان گذشته شاهد بروز چالشهای متعدد میان برگزارکنندگان حکومتی یا دولتی اربعین با خادمان و دستاندرکاران مردمی این مانور حسینی بودیم. در اربعین اخیر، دبیرخانه شورای عالی با دعوت از طرفین دولتی و مردمی، و شنیدن درد دلها و دغدغههای ایشان، طی یک برنامهریزی دقیق و هدفمند، توانست پیوند میان این دو طیف را چنان برقرار کند که شاهد برپایی یکی از آرامترین، آسانترین و کمتنشترین اربعینها بودیم.
* باور ما این است که در فرآیند حکمرانی مطلوب، باید تمامی دستگاهها مشارکت داشته باشند. کار در شورا اینگونه نیست که ما قوانین و آیین نامههایی را تصویب کنیم و سپس با ابلاغ به دستگاه مربوطه، بگوییم که الا و لابد باید آن را اجرا کنید. ما به صورت هفتگی با وزرا و مسئولان بلندپایه، جلسات مستمر داریم و با همفکری و عقل جمعی، امور را تدبیر میکنیم. در بخش مردمی هم به همین ترتیب است. بر طبق سند تحول شورای عالی انقلاب فرهنگی، ستادهای چهارگانهای، شامل «ستاد علم و فناوری»، «ستاد فرهنگی و اجتماعی»، «ستاد تعلیم و تربیت» و «ستاد خانواده و زنان» راهاندازی شد. ذیل این ستادها، شوراهایی در حُکم اتاقهای فکر پیشبینی شده است که در آنها نیز میزهای مختلفی همچون «میز جمعیت»، «میز مبارزه با اعتیاد»، «میز کوانتوم»، «میز امنیت غذایی» و... تمهید شدهاند. به شما بگویم که مسئولیت تمام این میزها که نقش ویژهای را در سیاستگذاریهای شورای عالی بر دوش دارند، عمدتاً با تشکلهای مردمی از سرتاسر کشور است.
* البته ناگفته نماند که قبل از شروع هر کار و اقدام جدیدی در دبیرخانه شورای عالی، منظومه فکری امامین انقلاب در آن حوزه، به دقت بررسی، واکاوی و جمعآوری میشود و در قالب نقشه راه یا مانیفست، منویات امام خمینی (ره) و امام خامنهای (مدظله) سرلوحه سیاستگذاریهای کلان علمی و فرهنگی در کشور قرار میگیرند.
* من باید تاکید کنم که یکی از منویات حضرت امام خمینی (ره) در تاسیس ستاد انقلاب فرهنگی، همین قضیه علوم انسانی اسلامی بود. خدا رحمت کند مرحوم دکتر «احمد احمدی» را که سالها عضو ستاد و شورای عالی انقلاب فرهنگی بود. زمانی که بنده عضو بنیاد حکمت و فلسفه ایران بودم، ایشان بنده را صدا زد و خدمت او رسیدم. مرحوم احمدی در آن ملاقات بیش از سه ساعت از خاطرات ستاد انقلاب فرهنگی پیرامون موضوع علوم انسانی اسلامی برایم توضیح داد. متاسفانه بنده وسیله ضبط به همراه نداشتم تا این خاطرات را مستند کنم. ایشان میگفت درباره علوم انسانی اسلامی ما خدمت حضرت امام خمینی (ره) رسیدیم. امام فرمودند به قم بروید و از جامعه مدرسین کمک بگیرید. آنجا خدمت آیتالله امینی رسیدیم و ایشان نیز ما را به آیتالله مصباح یزدی ارجاع دادند. علامه مصباح با آن تواضعی که داشتند، گفتند که من در این باره اطلاعات خاصی ندارم، اما میتوان با تشکیل حلقههایی از اساتید حوزه و دانشگاه در سرفصلهای مختلف روانشناسی، حقوق، علوم تربیتی، جامعهشناسی، مدیریت و... بنشینند و در این باره مباحثه کنند و به نتیجه برسند. این ابتدای مسیری بود که بعدها به تاسیس دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه ختم شد. راهاندازی مؤسسه باقرالعلوم (ع) و همچنین مؤسسه امام خمینی (ره) نیز از برکات دیگر این اقدام بود.
اینکه ما علم اسلامی و غیراسلامی نداریم، حرفهای برخی متفکرین غربی در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی است. یعنی فلاسفه غربی در قرن ۲۰ و ۲۱، همگی بدون استثنا قبول دارند که ارزشها بر علوم، به ویژه علوم انسانی و اجتماعی، تاثیرگذارند. یعنی هرکس اعتقاد داشته باشد که علوم اسلامی و غیراسلامی نداریم، دارد در قرن ۱۹ میلادی زیست میکند!
* من یک دلیل هم از تمدن غرب خدمتتان عرض کنم. اینکه ما علم اسلامی و غیراسلامی نداریم، حرفهای برخی متفکرین غربی در قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰ میلادی است. یعنی فلاسفه غربی در قرن ۲۰ و ۲۱، همگی بدون استثنا قبول دارند که ارزشها بر علوم، به ویژه علوم انسانی و اجتماعی، تاثیرگذارند. یعنی هرکس اعتقاد داشته باشد که علوم اسلامی و غیراسلامی نداریم، دارد در قرن ۱۹ میلادی زیست میکند!
* علوم انسانی سه کار را انجام میدهد. اول، توصیف انسان مطلوب. دوم، توصیف انسان مُحقَق. سوم، تغییر انسان مُحقَق به انسان مطلوب. مسلم است که در توصیف انسان مطلوب و همچنین در تغییر انسان مُحقَق به مطلوب، ارزشها نقش دارند. عدهای بر این باورند که در توصیف انسان مُحقَق، ارزشها نقشی ندارند، اما ما در کتاب «نظریهپردازی در علوم انسانی حِکمی» توضیح دادیم و معتقدیم که در این مورد اخیر نیز ارزشها نقش ایفا میکنند.
* برخی از سیاسیون ما، از روی سیاستزدگی حرف میزنند. خب باید از ایشان پرسید که مگر مجبورید حرف بزنید و اظهارنظر کنید؟ در صورتی که باید اجازه بدهند اهل فن و متخصصین امر، در این موضوعات اظهارنظر کنند. اینکه ارزشها در علوم موثرند، بحث فلسفه علم و موضوعی کاملاً تخصصی است. حالا کسی که سالها کار سیاسی کرده و مسئولیتهای اجرائی داشته که حتی فرصت کمترین مطالعه را در این حوزه نداشته، نباید در این باره اظهار نظر کند. البته بعضیها هم هستند که کتاب و مقاله را دیگران برایشان مینویسند و به نام خود چاپ میکنند و مدعی کار علمی هستند، اما همه میدانند که اینها دلیل بر کار علمی و علمیّت نیست و نخواهد بود! لذا این سخن که علم اسلامی و غیراسلامی نداریم کاملاً غلط است.
* آقای دکتر «مخبر دزفولی»، دبیر وقت شورای عالی در سال ۱۳۹۶ درباره سند ۲۰۳۰ افشاگری کرد. ولی باید بدانیم و واقف باشیم که در آن برهه رئیسجمهوری سرکار بود که نسبت به این سند ۲۰۳۰، باور داشت. در واقع رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیسجمهور است و به نظر بنده، گله معظمله بیش از آنکه خطاب به اعضای شورای عالی باشد، رئیس شورا را مخاطب قرار میداد. انصافاً در آن زمان، بسیاری از اعضای شورا وارد میدان مقابله با این سند منحوس شده بودند. آقایان «رحیم پور ازغدی» و «رشاد» با قدرت و شدت تمام به ضدیت با این سند پرداختند. اما پس از سخن حضرت آقا تا به امروز، نظارت جدی بر نظام آموزشی کشور از طرف شورا اعمال میشود. ما به هیچ عنوان اجازه به اجرا درآمدن سند خطرناک ۲۰۳۰ را نخواهیم داد و این سند به هیچ وجه در هیچیک از ارگانهای ذیل دولت امکان عملیاتی شدن نخواهد داشت.
آن برهه رئیسجمهوری سرکار بود که نسبت به این سند ۲۰۳۰، باور داشت. در واقع رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی رئیسجمهور است و به نظر بنده، گله معظمله بیش از آنکه خطاب به اعضای شورای عالی باشد، رئیس شورا را مخاطب قرار میداد. انصافاً در آن زمان، بسیاری از اعضای شورا وارد میدان مقابله با این سند منحوس شده بودند. آقایان «رحیم پور ازغدی» و «رشاد» با قدرت و شدت تمام به ضدیت با این سند پرداختند
* من در قم جلسه درسی داشتم که قرار بر رسانهای شدن آن نبود. آنجا من درباره سرفصل حکمرانی، نکاتی را مطرح کردم و گفتم که یکی از ارکان حکمرانی، موضوع گفتمانسازی است. در آنجا مثالی درباره لایحه عفاف و حجاب آوردم و گفتم که تا این لایحه در سطح اجتماع، گفتمانسازی نشود، ممکن است برخی ابهامات و اشکالات را نسبت به آن وارد کنند. آقای شریعتمداری پس از آن جلسه، نقد بلندبالایی را خطاب به بنده نوشت؛ ولیای کاش از من میپرسیدند تا توضیح میدادم که در آن جلسه بخصوص، بنده اصلاً در مقام نقد ایشان نبودم و بحث کلی کردم.
* نکتهای که در آن جلسه بحث شد این بود که اگر ما در مقولاتی که جنبه فرهنگی در آن غلبه دارد، نتوانیم اذهان و باورها را تغییر دهیم، آن وقت مجبوریم صرفاً با ابزار سلبی و قهری ورود کنیم که امری ناممکن خواهد بود. حال، اما بهترین کار و راهحل در این باره چیست؟ درخصوص لایحه حجاب و عفاف، یک وجه آن مربوط به شئون امنیتی و قضائی بود. یعنی آن باندهای مزدوری که از خارج از کشور گماشته شده بودند که با وضعی اسفبار در خیابانها جولان دهند. خب اینها را باید گرفت و به شدیدترین شکل ممکن برخورد کرد.
* وجه دیگر مرتبط با افرادی است که از مشکلات فکری و فرهنگی رنج میبرند. در برخورد با این دسته، جرایمی با بازدارندگی لازم پیشبینی شد که اتفاقاً معقول هم بود، اما پس از اینکه لایحه ۱۵ مادهای تنظیم شد، ناگهان عدهای شروع به نقد و برپایی تجمعات اعتراضی کردند و متاسفانه با منطق ارسطویی معتقد بودند که یا آنچه ما میگوییم باشد یا اینکه کلاً نباشد! با این وجود آنقدر زمان بُرد و تاخیر به وجود آمد تا نهایتاً لایحه ۷۱ مادهای تنظیم شد که این لایحه جدید هم در گرداب اتلاف وقت افتاده است.
وجه سوم مسئله حجاب، به تذکر لسانی با روش عقلایی باز میگردد. یعنی به عبارت بهتر، امر به معروف و نهی از منکر عقلایی. همین الان عدهای با استفاده از فناوری نرم، در میدان انقلاب و چهارراه ولی عصر و میدان شهدا در حال پیادهسازی این روش هستند و اتفاقاً جواب هم گرفتهاند. این حرکات هم نه به شکل خودجوش بلکه با محوریت قرارگاه عفاف و حجاب شورای عالی و با هماهنگی وزارت کشور است
* وجه سوم مسئله حجاب، به تذکر لسانی با روش عقلایی باز میگردد. یعنی به عبارت بهتر، امر به معروف و نهی از منکر عقلایی. همین الان عدهای با استفاده از فناوری نرم، در میدان انقلاب و چهارراه ولی عصر و میدان شهدا در حال پیادهسازی این روش هستند و اتفاقاً جواب هم گرفتهاند. این حرکات هم نه به شکل خودجوش بلکه با محوریت قرارگاه عفاف و حجاب شورای عالی و با هماهنگی وزارت کشور است.
* وجه چهارمی هم میتوان برشمرد و آن ساماندهی اقدامات ایجابی در حوزه عفاف و حجاب است. مثلاً در موضوع تولید چادر مشکی، این نوع از پوشش، یا در بازار نبود یا با نرخهای بسیار گران عرضه میشد. بحمدالله با اقدامات شورای عالی، اکنون نه تنها تولید چادر داخلی به دو برابر ظرفیت رسیده است بلکه قیمتها هم به نحو قابل ملاحظهای کاهش پیدا کرد.
* ما شورای اسلامی شدن دانشگاهها را به سمت قرارگاهی شدن پیش بردهایم. نمونه آن، فعالیت در حوزه دانشکدههای هنر بوده که متاسفانه وضعیت مطلوبی ندارند. البته ناگفته نماند که دنیا به این نتیجه رسیده است که تفکیک و جداسازی جنسیتی در بخشهای گوناگون، متضمن افزایش راندمان و امنیت هر دو جنس است. مثلاً در آمریکا برخی بیمارستانها صرفاً مختص زنان است. خب این بدین معنی است که آنها هم به آثار و برکات تک جنسیتی بودن مراکز مختلف پی بردهاند.